هم سلولی...
خسوف عشق در امتداد لحظه های تنهایی / / مانند قاصدکی خیس / / خبر نبودنت را همه جا پاشیده / / اینجا زمینی است که مرا به ان بسته اند... مقصر چشم هایم هستند / / / لعنتی ها انقلاب میکنند این روزها نبودنت / / عجب سیلی به راه انداخته / / کاش اخر این قصه....غصه ها دامن مترسک را نگیرند.... / / می دانی نمی شود وقتی سوت پایان را زد / چه وضع غریبی دامن ادمی را خواهد گرفت
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + جمعه 10 دی 1393
/ 21:20 /